English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (5864 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
roll call U حضور و غیاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
call the roll U حضور و غیاب کردن
roll call U حضور و غیاب سازمانی
Other Matches
absences U غیاب
absence U غیاب
absence attack U حمله غیاب
In your absence. در غیاب شما
absences U حالت غیاب
Boketto U عمل خیره شدن به دوردست در غیاب تفکر
privy or sealed U رایی که در غیاب دادگاه بمدیردفتردادگاه اده میشود
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
attendances U حضور
tendance U حضور
attendance U حضور
in the presence of ... U در حضور ...
presence U حضور
non attandance U عدم حضور
presentment U بیان حضور
in my presence U در حضور من [حقوق]
savoir faire U حضور ذهن
immanence U حضور درهمه جا
immanency U حضور درهمه جا
in your presence U در حضور شما
non appearance U عدم حضور در
attending U حضور داشتن
attend U حضور داشتن
audiences U اجازه حضور
audience U اجازه حضور
non attendance U عدم حضور
presence of mind U حضور ذهن
attends U حضور داشتن
tact U حضور ذهن
before the jvdges U در حضور قاضی
common sense U حضور ذهن
presence [of somebody] U حضور [کسی] [حقوق]
absence of mind U عدم حضور ذهن
process U تکلیف به حضور کردن
processes U تکلیف به حضور کردن
to make ones a U حضور بهم رساندن
to put in an appearance U حضور بهم رساندن
to request the company of: U حضور کسی را خواستن
ubiquity U حضور در همه جا در یک وقت
immediacy U اگاهی حضور ذهن
arrival U حضور در خدمت فرستی
coram judice U در حضور قاضی اصاع
locus standi U حق حضور در دادگاه یامجلس
omnipresence U حضور در همه جا در ان واحد
pluripresence U حضور در چند جا در یک زمان
arrivals U حضور در خدمت فرستی
to bring the matter before a court [the judge] U دعوایی را در حضور قاضی آوردن
to bring somebody before the judge U کسی را در حضور قاضی آوردن
Is my presence absolutely necessary? U آیا حضور من لازم است؟
libations U تقدیم شراب به حضور خدایان
sit-ins U حضور درمحلی بعنوان اعتراض
bases boaded U ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
sit-in U حضور درمحلی بعنوان اعتراض
sit in U حضور درمحلی بعنوان اعتراض
show up U حاضر شدن حضور یافتن
libation U تقدیم شراب به حضور خدایان
recusancy U سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
assist U حضور بهم رساندن توجه کردن
your presence is requested U خواهشمند است حضور بهم رسانید
attendance of a doctor U حضور پزشک روی رینگ بوکس
bases empty U ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
assisted U حضور بهم رساندن توجه کردن
assisting U حضور بهم رساندن توجه کردن
assists U حضور بهم رساندن توجه کردن
recusance U سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
to be in attendance [at an event] U حضور داشتن [در مراسمی ] [اصطلاح رسمی]
subpoenas U کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoena U کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoenaed U کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoenaing U کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
preconception U عقیده از قبل تشکیل شده حضور پیش از وقت
preconceptions U عقیده از قبل تشکیل شده حضور پیش از وقت
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
nonduty status U حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
nuncupative will U وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
time card U کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
two man rule U قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
statute of fraud U قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
early token release U در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
Recent search history Forum search
1leave the trial?
1كلمه attention در verb معني داره؟ يا فقط noun هست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com